سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 تعداد کل بازدید : 66946

  بازدید امروز : 9

  بازدید دیروز : 0

اه از زمونه - ظهور

[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

 

 

لینک دوستان

لوگوی دوستان












 

درباره خودم

اه از زمونه - ظهور
مدیر وبلاگ : ب.م[17]
نویسندگان وبلاگ :
نسیم صبا
نسیم صبا (@)[1]


« هنوز در سفرم. خیال می کنم در آب های جهان قایقی است و من - مسافر قایق – هزارها سال است سرود زنده دریانوردهای کهن را به گوش روزنه های فصول می خوانم و پیش می رانم. مرا سفر به کجا می برد ؟ کجا نشان قدم ناتمام خواهد ماند و بند کفش به انگشت های نرم فراغت گشوده خواهد شد ؟ کجاست جای رسیدن ، و پهن کردن یک فرش و بی خیال نشستن و گوش دادن به صدای شستن یک ظرف زیر شیر مجاور ؟ و در کدام بهار درنگ خواهی کرد و سطح روح پر از برگ سبز خواهد شد ؟ شراب باید خورد و در جوانی یک سایه راه باید رفت ، همین.

 

لینک به لوگوی من

اه از زمونه - ظهور

 

حضور و غیاب

یــــاهـو

 

آوای آشنا

 

دل نوشته ها

سال روشنایی86

 

جستجوی سریع

 :جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

 

اشتراک

 

 

آنکه در پی دانش است، بهشت در پی اوست و آنکه در پی نافرمانی است، دوزخ در پی اوست . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

اه از زمونه

نویسنده:نسیم صبا::: جمعه 86/7/13::: ساعت 3:7 عصر

      دیشب شب 23 رمضان یکی از شبهای قدر بود خدای اینه رسمش عدالت یعنی این خدایا دیشب به درگاهت اومدم التماس کردم اشک ریختم گفتم خدایا خودت می دونی که چقدر گناهکارم چقدر تنهام خواستم تا کمکم کنی تا هدایتم کنی تا دوباره احیا بشم تا بزرگ شم به حضرت علی وچهارده معصوم قسمت دادم توی قرآنت گفتی که خدا به هر که بخواهد روزی بی حساب می دهد و به راه راست هدایت می کند خدایا من که همیشه ازت خواستم خواستم تا بزرگ بشم تا بنده خوبی باشم خدایا یعنی نمی خوای تا بنده خوبی باشم  تا بزرگ شم یعنی لایقش نیستم خدایا خودت گفتی من در بدترین شرایط زندگی در سختیها شما رو در آغوش دارم خدایا من در آغوشت  بودم و ازت خواستم تا به من راه رفتن رو یاد بدی ولی تو منو با سر انداختی پایین حتی ساعتهایی از گریه هام از التماسهام نگذشته که داری منو از امید و دلبستگیم جدا می کنی آخه این عدل وانصافه خدا خدایا بهت گفتم تنهام و تو می خوای تنها دلخوشیم رو از من بگیری این عدالت نیست خدایا همه می گن تو قادری عادلی رحیمی رئوفی رحمانی  باوفایی چرا با من این کارها رو میکنی خدایا من تو رو به اولیائت قسم دادم که کمکم کنی پس توانایی تو کجاست مهربانی عادل بودنت خدایا باید چه کار می کردم خدایا من یه بنده حقیر با هزار گناه بدون هیچ توانایی برای پاک کردن اونها از زندگیم . من از تو خواستم که منو ببخشی و منو با توانایی و بزرگیت منو بزرگ کنی خدایا یعنی دیگه تو هم از من خسته شدی دیگه حرفام برای تو هم تکراری شده دیگه حوصله منو نداری یعنی تو سرنوشتم قرار دادی که جزو بدکاران و کافران و در راه ماندگان باشم ولی بدون خدا که رسمش نیست خدایا از عدالت بدوره چون در عین داشتن گناهانم عاشق ائمه بودم خدایا یعنی جواب یه عاشق اینه که تنها و کنار گذاشته بشه  من ازت خواستم و براش خیلی عذاب کشیدم شاید سعیم کمرنگ بوده و می دونی که ناتوانم بدون کمک تو ولی تو رو به اسمائت قسم دادم تا بزرگم کنی خدایا از این دنیا خسته ام دلم می خواد که حتی اگه وقت مردنم نیست تو برای چند صباحی هم شده از این دنیا دورم کنی تا در اغماء باشم و چیزی از این دنیا نفهمم تا همه چیز رو از یاد ببرم خدایا می دونم تو هم داری سر به سرم میزاری خدایا نگذار نامید و دست خالی از این دنیا برم خدایا به من ثابت کن که خدایی که حرفهای من همش زره و پره . نظر تنها بمونم خدایا یعنی گناهان من از حُربیشتره که اونو بخشیدی و چه خوب بزرگش کردی یعنی من اینقدر بدبختم که شایسته بخشش از طرف تو نباشم که این انتهای زندگیه.

       خدایا دوباره قسمت می دم به علی که قدر و منزلت و ارزش اون پیش تو قابل وصف نیست برای من حقیر  خدایا به فاطمه دختر پیامبر قسمت می دم به مظلومیتش  به گلهای زهرا قسمت میدم و به یوسف زهرا قسمت می دم که منو پیش امام زمانم شرمنده نکنی خدایا اگه راهی برای من دیگه وجود نداره خدایا من از این دنیا ببر تا در جهنمت در آتش عشق تو بسوزم تا مایه سرافکندگی کسی نباشم تا چشمهای اشکبار امام زمانم رو نبینم و شکایت تو پیش امام زمان می برم که خدای بزرگ به التماسها و خواهشهای من جواب نداد درسته که من بد بودم ولی ازش خواستم تا با قدرتش منو بزرگ کنه ولی افسوس........

                                                                                                      یا علی مدد



دل نوشته های من

حرف های آسمانی
اه از زمونه
خدایا
[عناوین آرشیوشده]


[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

©template designed by: www.persianblog.com